حج کاملترین و عمیقترین عبادت
شیخ احمد ریسونی
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ایران
خدای متعال ما را با عبادات گوناگون کرامت و شرافت بخشیده است و هر کس با اختلاف شرایط و احوال و توانی که دارد از بخشی از عبادت بهره میبرد. تا هر مکلفی انواع عبادات را با نگاه به قدرت جسمی، عقلی، روحی، مالی و نیز با توجه به زمانی که در اختیار دارد تجربه کند. نماز یک عبادت روحی و عقلی و بدنی است؛ روزه عبادتی بدنی و روحی است؛ زکات عبادت مالی و روحی است؛ جهاد عبادتی است بدنی، مالی و زبانی؛ ذکر عبادتی است قلبی و عقلی و زبانی. اما حج همهی این عبادات و چیزی افزون بر آن را در خود جمع کرده است. حاجی وقت زیادی را در سفر و در انجام مناسک حج سپری میکند؛ مالش را در این راه میگذارد و از کار و کاسبی دست میکشد. حاجی از نیروی جسمی و تمام حواس خود مایه میگذارد. با قلب و روح خود وارد حج میشود؛ لبیک میگوید و با زبان و قلبش ذکر میکند. پایش در رفتن و دستش در زدن سنگ به جمرات درگیر است. به این ترتیب حج عبادتی است که تمام هستی و دارایی حاجی را در بر میگیرد. حج خستگی و سختی و تلاش و کوشش میخواهد؛ نماز و دعا دارد و ذکر و فکر و صبر و شکیبایی میطلبد. هزینههای کلان و صدقات زیادی میخواهد. به همین دلیل رسول اکرم ﷺ حج را جهاد نامیده است، جهادی که قتال ندارد.
از سوی دیگر بنده در عبادتهای حج به بالاترین درجهی بندگی و عبودیت میرسد گاه اعمال و افعالی انجام میدهد که هیچ توجیه عقلی ندارد مگر این که خدا به آن دستور داده است و از روی عبودیت و بندگی آن را به جای میآورد. حتی از عمر بن خطاب روایت است که خطاب به حجر الاسود فرمود: من میدانم که تو سنگی بیش نیستی نه سودی میرسانی و نه زیانی؛ اگر ندیده بودم که رسول خدا ﷺ تو را میبوسد من تو را نمیبوسیدم.
امام غزالی در مقایسهی حج با سایر عبادات میگوید: این گونه عبادات منتهای بندگی و بردگی انسان را نشان میدهد؛ زکات انفاق است و برای عقل مفهوم است. روزه برای شکستن شهوتی است که ابزار دشمن خدا قرار میگیرد و انسان مؤمن با عبادت روزه نیروی شهوات را در هم میشکند. رکوع و سجده در نماز برای تعظیم خداست آن هم با اعمالی که هیأت و شکل تواضع و فروتنی را نشان میدهد و دلها با تعظیم خدا انس میگیرند. اما رفت آمد بین صفا و مروه و رمی جمرات و امثال این کارها هیچ فایدهای برای روح و روان انسان ندارد و عقل هم معانی آنها را درک نمیکند. انجام این کارها تنها و تنها به خاطر اجرای اوامر الهی و به قصد فرمانبری و اجرای امر واجب الاتباع است. هر چیزی که برای عقل قابل درک باشد طبع و سرشت انسان به سوی آن گرایش پیدا میکند و این و میل و گرایش به انجام عمل کمک میکند تا رفته رفته به کمال بندگی و فرمانبری میرسد. اگر به این راز پی ببری خواهی فهمید که شگفتی انسان از این اعمال عجیب ناشی از عدم درک اسرار این عبادت است.