اسرار و فضایل حج مقبول و روز عرفه؟
دکتر علی محمد صلابی
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ایران
حج یکی از ارکان و پایه های بزرگ اسلام است و از طرف خدا واجب شده که انسانها یک بار در طول عمر این فریضه را ادا نمایند. تکرار این عمل اختیاری است. خداوند فرموده است: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ﴾ [آل عمران: 97].
ترجمه: «و برای خدا، حج خانه (کعبه) بر مردم واجب است،(البته) کسانی که توانایی رفتن به سوی آن دارند، و هر کس کفر ورزد، بی شک خداوند از جهانیان بی نیاز است.»
اولا: اسرار و فضایل حج مقبول
پیشینیان صالح در مراسم حج حضور داشته و به عظمت و بزرگی آن نزد خدای مهربان و تأثیر آن بر نفس انسان مسلمان اعتراف می کردند. اما مفاهیم حج و موقعیت های نیکی چگونه در اقوال و افعال آنان متجلی می گشت؟
1-در صحیح بخاری و مسلم از ابوهریره (رض) نقل شده است که پیامبر صلى الله عليه وسلم فرمود: « العُمرةُ إلى العُمرةِ كفَّارةٌ لِما بينَهُما والحجُّ المبرورُ ليسَ لَهُ جزاءٌ إلَّا الجنَّةُ». ترجمه: « از ابوهريره - رضي الله عنه - روايت است كه رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فرمود: «يك عمره تا عمره ديگر، موجب بخشش و كفاره گناهاني مي شود كه ميان آن دو عمره، انجام گرفته اند. و حج مقبول پاداشي جز بهشت ندارد». گذشتگان ما در توصیف حج مبرور، آراء زیادی دارند. در واقع افعال و احوال آنان در حج، نماد این مفاهیم ارزشمند و اوصاف والا بود.
2- یکی از معانی حج مبرور، انجام همه عبادات و توجه به همه نیکی ها است. خداوند در قرآن کریم در مورد نیکی کردن چنین فرموده است: «وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ». [البقرة: 177].
ترجمه: «نیکی این نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید،بلکه نیکی (ونیکوکار)کسی است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران، ایمان آورده باشد،و مال(خود) را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و گدایان و در(راه آزادی) بردگان بدهد، و نماز را بر پای دارد و زکات را بدهد، و وفا کنندگان به پیمانشان چون پیمان بندند و (کسانی که) در فقر و سختی و زیان و بیماری و به هنگام نبرد؛ شکیبایند . این ها کسانی هستند که راست گفتند، و آنها پرهیزگارانند.».
3- حافظ ابن رجب رحمه الله گفته است: این آیه انواع «بر=نیکوکاری» را در شش نوع بیان نموده است.
اول: اعتقاد به اصول پنجگانه ایمان.
دوم: پرداخت اموال دوست داشتنی خود به اقوام نزدیک، ایتام، مساکین، در راه ماندگان، مددخواهان و همچنین در راستای آزادی بردگان.
سوم: ادای نماز.
چهارم: پرداخت زکات اموال.
پنجم: وفای به عهد و پیمان.
ششم: صبر بر مصیبت ها و مشکلات و موقع نا امیدی.
حاجی خانه خدا به همه این اوصاف نیاز دارد؛ زیرا حج او بدون آنها صحیح نخواهد بود و بدون ادای نماز و پرداخت زکات، حج مقبول و کاملی نخواهد داشت. این بدان سبب است که ارکان اسلام با یکدیگر مرتبط هستند و ایمان و اسلام جز با ادای همه ارکان، کامل نمی گردد. نیکوکاری در حج فقط با وفای به عهد و انجام تعهدات و مشارکت در برنامه های سفر حج و بخشیدن اموال محبوب به کسانی حاصل می شود که خداوند متعال دوست دارد به ایشان برسد. همچنین حاجی در این سفر نیازمند صبر در برابر مشقت های سفر است. آنچه بیان شد بخشی از ویژگی های اهل «بِر» است و اگر کسی بدون ادای نماز حج نماید، مخصوصا اگر در حال ادای حج سنت باشد، انگار برای سود یک ریالی، هزاران ریال از سرمایه اصلی خویش را ببازد.
نیکوکاری با مردم و رفتار مناسب و پسندیده با آنان، از دیگر معانی حج مبرور است. از پیامبر (ﷺ) در مورد «بِرّ» سوال پرسیده شد. فرمود: «حسن خلق است». حاجیان به این ویژگی بسیار نیازمند هستند.
4- سلف صالح -رحمت خدا بر آنان باد- بسیار مواظب بودند که عبادتها و سنت های حج را به درستی انجام دهند و انجام اعمال صالح و نیکو، ساعتها و روزهای آنان را به خوبی پر می کرد. آنان برای ادای نماز شب، تلاوت قرآن و خواندن انواع ذکر بسیار مشتاق بودند. درست عکس آنچه امروز در میان حاجیان مشاهده می گردد و به گفتگوهای بیهوده و سخن در مورد آبروی مردم مشغول می شوند و وقت خود را با شوخی و بازی و لهویات هدر می دهند و گاها مرتکب دشنام دادن و بدگویی در قبال یکدیگر می گردند که شایسته مسلمانان نیست. مخصوصا در این ایام مقدس و اوقاتی که بزرگترین رتبه را در نزدیک شدن به الله دارند.
5- مسروق رحمه الله سجده را همچون پیامبر (صلى الله عليه وسلم) بسیار طولانی انجام می داد. محمد بن واسع نیز در ادای نمازهای سنت بسیار کوشا بود. وقتی بر شتر خود سوار می شد به شتربان خود اشاره می کرد که با صدای بلند برای کاروان آواز بخواند، تا مردم متوجه عبادت او نگردند. مغیره بن حکم صنعانی از یمن با پای پیاده به حج می رفت و هر شب یک سوم قرآن را تلاوت می نمود.
6- یکی از معانی «بِرّ» خواندن فراوان اذکار است. خداوند متعال در آیه زیر به کثرت اذکار به طور ممستمر، در هنگام ادای مناسک حج دستور اکید داده است: ﴿لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ * ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ * فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ * وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ...﴾[البقرة: 198-203].
ترجمه: « گناهی بر شما نیست که(درایام حج با خرید و فروش) از فضل پروردگارتان (روزی) طلب کنید، و هنگامی که از عرفات کوچ کردید؛ خدا را نزد مشعر الحرام یاد کنید، و او را یاد کنید همچنان که شما را هدایت کرد، و اگر چه پیش از آن از گمراهان بودید. ﴿198﴾ پس از آنجا که مردم کوچ می کنند؛ کوچ کنید، و از خداوند آمرزش بخواهید همانا خداوند آمرزنده ی مهربان است. ﴿199﴾ پس چون مناسک (حج) خود را به جای آورید، خدا را یاد کنید همانند یاد کردن پدرانتان بلکه بیشتر از آن، از مردم کسانی هستند که می گویند « پروردگارا! به ما در دنیا عطا کن» و او را در آخرت بهره ای نیست. ﴿200﴾ و از آنان کسانی هستند که می گویند: « پروردگارا! به ما در دنیا نیکی عطا کن، و در آخرت (نیز) نیکی(عطا فرما) و ما را از عذاب آتش نگه دار» ﴿201﴾ اینانند که از آنچه بدست آورده اند، بهره ای دارند.و خداوند سریع الحساب (زود شمار) است. ﴿202﴾و خدا را در روزهای معین و شمرده (که سه روز ایام تشریق:11و12و13 ماه ذیحجه است) یاد کنید. پس کسی که شتاب کند؛ و در دو روز (اعمال را انجام دهد) گناهی بر او نیست. و کسی که تأخیر کند (و اعمال را در سه روز انجام دهد) گناهی بر او نیست (این رخصت) برای کسی که تقوا پیشه کند، و از خدا بترسید، و بدانید که شما به سوی او محشور خواهید شد. ﴿203﴾».
پس ای برادر حاجی، بنگر که نزد خداوند، اهمیت ذکر و استغفار و دعا در این مکانها تا چه اندازه زیاد است و چگونه حجاج را برای غنیمت دانستن این زمان های ارزشمند و مکانهای شریف تشویق نموده تا به انجام عبادات و اذکار بپردازند. بزرگترین عبادت در این بازه زمانی و مکانی، یاد خدا و استغفار است. عایشه(رضي الله عنها) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و سلم) چنین نقل نموده است: «إنما جُعِلَ الطوافُ بالبيتِ وبين الصَّفا والمروةِ ورميُ الجمارِ لإقامةِ ذكرِ اللهِ تعالى». روایت از ابوداوود.
ترجمه: «بدانید که طواف خانه خدا و سعی میان صفا و مروه و رمی جمرات، فقط به خاطر زنده نگه داشتن یاد خداوند متعال تشریع شده است».
علما گفته اند: حسن ختام اعمال صالح از جمله حج، به وسیله ذکر و استغفار محقق می گردد؛ زیرا بندگان خدا ضعیف هستند و ممکن است در انجام وظایف عبادی نقص و ضعف داشته باشند و به درستی ادای تکلیف ننمایند.
تلبیه با صدای بلند و دعای همزمان با آن، یکی از مصادیق دیگر ذکر است. اصحاب پیامبر (رضي الله عنهم) چنین می کردند. ابن عمر نقل کرده که وقتی شتر پیامبر به ذی الحُلیفه می رسید، پیامبر (ﷺ) با صدای بلند شروع به لبیک گفتن می کرد و می گفت: «لبَّيْكَ اللَّهمَّ لبَّيْكَ لبَّيْكَ لا شريكَ لَكَ لبَّيْكَ إنَّ الحمدَ والنِّعمةَ لَكَ والملْكَ لا شريكَ لَكَ». ترجمه: « «تو را اجابت مي كنم (امر تو را اطاعت مي كنم)، تو را اجابت مي كنم شريكي براي تو نيست، تو را اجابت مي كنم، در حقيقت ستايش و نعمت و هستي از آن توست، شريكي براي تو نيست».
عبدالله بن عمر این جمله را نیز بدان افزوده است: لبَّيْكَ لبَّيْكَ لبَّيْكَ وسعديْكَ والخيرُ في يديْكَ لبَّيْكَ والرَّغباءُ إليْكَ والعملُ». ترجمه: «گوش به فرمان تو هستم، گوش به فرمان تو هستم و خوشبختي، در اطاعت از فرمان توست و نيكي همه در دست توست، اميدها آرزوها و عبادت ها به سوي توست».
این حدیث متفق علیه است.
همچنین از جابر (رضی الله عنه) نقل است که رسول خدا صلَّى اللَّهُ عليْهِ وسلَّمَ به گفتن لبیک پرداخت و همان مطالب حدیث ابن عمر را ذکر نمود و ادامه داد که: مردم نیز عبارت «ذاالمعارج» را بدان افزودند. این حدیث را ابوداوود در کتاب سنن خود در کتاب الحج آورده است.
ابوسعید خدری نقل کرده که ما در حج چنان با صدای بلند لبیک می گفتیم که سبب آزار پیامبر (ﷺ) شدیم. این صرفا بدان خاطر است که تلبیه یکی از شعایر ظاهری حج است و مقصود از آن، یاد خدا و ترویج توحید و نفی شرک و مخالفت با مشرکان است.
7- یکی دیگر از معانی حج مبرور، نیکوکاری با مردم و حسن تعامل و رفتار شایسته با آنان است. در صحیح مسلم آمده است که در مورد «بِر» از پیامبر (ﷺ) سوال پرسیده شد. ایشان در پاسخ فرمود: «حُسنُ الخُلُقِ». یعنی نیکی همان اخلاق زیباست. حجاج به این ویژگی بسیار نیازمند هستند و لازم است که خود را در قول و عمل بدان بیارایند. سفر را بدان خاطر بدین نام اسم برده اند که جوهره مردان را بروز می دهد. توزیع غذا در میان نیازمندان و ترویج سلام نیز از نمادهای نیکوکاری با مردم است. از جابر بن عبدالله (رضي الله عنهما) نقل است که پیامبر (ﷺ) فرمود: الحجُّ المبرورُ ليسَ له جزاءٌ إلا الجنةَ، قالوا: وما بر الحج يا رسول الله؟ قال: إطعامُ الطعامِ وإفشاءُ السلامِ، وفي لفظ آخر وطَيِّبُ الكلامِ. روایت از احمد و طبرانی در المعجم الاوسط.
ترجمه: «حج مقبول پاداشی جز بهشت ندارد. عرض کردند: ای رسول خدا! بِرّ در حج چیست؟ فرمود: اطعام مردم و ترویج سلام». در روايت دیگری: سخن نیکو هم اضافه شده است.
8- از جمله اوصاف نیکوکاری که حاجی بدان نیازمند است و جامع همه نیکی هاست، می توان به وصیت پیامبر (ﷺ) به ابوجری هجیمی اشاره نمود که فرمود:
«لا تحقِرَنَّ مِن المعروفِ شيئًا ولو أنْ تُفرِغَ مِن دَلوِك في إناءِ المُستسقي، ولَو أن تَهَبَ صِلَةَ الحبلِ، ولَو أن تَهَبَ الشَّسْعَ، ولو أن تنحي الشيء من طريق الناس يؤذيهم، ولو أن تلقى أخاك ووجهك إليه منطلق، ولو أن تلقى أخاك المسلم فتسلم عليه، ولو أن تؤنس الوحشان في الأرض». روایت از امام احمد و ابوداوود و دیگران.
ترجمه: «هیچ یک از نیکی ها را کوچک نشمار، حتی ریختن آب از دلو خود به ظرف یک تشنه، یا ریسمانی و یا بند کفشی ببخشی، یا چیز آزار دهنده ای را از مسیر رفت و آمد مردم دور کنی، یا با روی گشاده با برادرت ملاقات کنی، یا در ادای سلام بر برادرت پیشی بگیری و یا با یک انسان تنها مانوس شوی».
حج در میان گذشتگان ما همچون صحابه و تابعین (رحمت خدا بر آنان باد) در واقع نمادی از این مفاهیم بود. مجاهد گفته است: در سفر حج با پسرعمر همراه شدم تا او را خدمتگزاری کنم. اما او به من خدمت می کرد. ابراهیم پسر ادهم در سفر حج برای یارانش خدمتگزاری و اذان گفتن را شرط می نمود. تا در کنار عبادت خدا به امر خدمت مشغول باشند. از جمله آنان عامر پسر عبدقیس و عمرو پسر عتبه پسر فرقد بودند که علاوه بر عبادتهای فردی به خدمت مردم مشغول می شدند. یکی از آنان نقل می کند که ابراهیم در یکی از سفرهای جهادی به سربازان خدمت می کرد و آنگاه که سربازی لباسش را در می آورد، برای او می شست و می گفت: این لباس یک سرباز است.
التزام به کاملترین شیوه های ادب و آراسته شدن به صفات نیکو در اوقات عبادت و حضور در صحنه های پاک و طاهر، از جمله وظایف مسلمانان است. این وظیفه هنگام حضور در بیت الله الحرام و ادای شعایر مقدس آن، از اهمیت بیشتری برخوردار است. آنچه حج حاجی را کامل می گرداند، پرهیز از گناه و نافرمانی است. خداوند فرموده است:
«الحج أشهر معلومات فمن فرض فيهن الحج فلا رفث ولا فسوق ولا جدال في الحج وما تفعلوا من خير يعلمه الله وتزودوا فإن خير الزاد التقوى واتقون يا أولي الألباب». بقره: 197.
ترجمه: « حج در ماههای معلوم و معینی است، پس کسی که در این ماهها حج را (بر خود) فرض گرداند. (باید بداند که) در حج آمیزش جنسی و گناه و جدال (روا) نیست، و آنچه از کارهای نیک انجام دهید؛ خدا آن را می داند، و توشه بر گیرید؛ که بهترین توشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان از من بپرهیزید».
در حدیث صحیح نیز چنین آمده است: «کسی که حج این خانه را انجام دهد و از گناه و معصیت پرهیز نماید، همچون روز ولادتش پاکیزه خواهد شد». متفق علیه.
9- در کنار غذادادن به مردم، توزیع آب نیز یکی دیگر از مصادیق «بر» در حج است؛ زیرا حجاج در آن موقعیت و مخصوصا در ازدحام شدید مردم، بسیار نیازمند آبی برای رفع عطش خویش هستند، تا توانی دوباره برای انجام احکام حج بیایند.
ادامه دارد ....