جستجو برای

التفاصيل

صلابی: تمدنها قوانین تجدید و پویایی و جایگزینی دارند

صلابی: تمدنها قوانین تجدید و پویایی و جایگزینی دارند

برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان - شعبه ایران

پیامبران رهبران تمدن بشری هستند

تمدن بشری همان تمدن ربانی است که به بعد مادی و روحی و معنوی باور دارد

کفر و شرک به خدا و ظلم و ستم و سرکشی مهمترین عوامل سرنگونی تمدنها و زوال امتها بودهاند

شیخ دکتر صلابی عضو هیأت امنای اتحادیه جهانی علمای مسلمان گفت: پیامبران رهبران تمدن بشری هستند و بنیانگذار آن آدم علیه السلام بوده است. 

نخستین تمدن بشری برتوحید بنا شد و خدای متعال می‌فرماید: 

"كانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ" [بقرة 213]

مردم، امتى يگانه بودند؛ پس خداوند پيامبران را نويدآور و بيم‌دهنده برانگيخت، و با آنان، كتاب [خود] را بحق فرو فرستاد، تا ميان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند داورى كند. 

"فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ" [روم 30]

پس روى خود را با گرايش تمام به حق، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.

صلابی روز دوشنبه این سخنان را در پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب عربی در استامبول تحت عنوان "نوح علیه السلام میان دو تمدن" بیان کرد.

وی تصریح کرد: زندگی انسان با فرود آمدن آدم با همسرش حواء به زمین آغاز شد و آدم ساز و کارهای جانشنی و آبادانی زمین را در اختیار داشت. خداوند او را از دانش و معرفت برخوردار کرده بود و توانست نخستین تمدن بشری را بنا کند: "وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا" و [خدا] همه [معانى‌] نامها را به آدم آموخت

وی در تعریف تمدن بشری گفت: تمدنی است ربانی که به بعد مادی و روحی و معنوی باور دارد و قرآن کریم به وضوح از آن سخن گفته است: "وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ". و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است، بر تو نازل كرديم.

دکتر صلابی یادآور شد نگاه قرآن به نشانه‌ها و معانی تمدن بشری با نگاهی که مورخان به فراعنه، هند، یونان، روم و کنعانیان دارند متفاوت است؛ زیرا نص قرآنی باطل را بر نمی‌تابد: "لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ ۖ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ" از پيش روى آن و از پشت سرش باطل به سويش نمى‌آيد؛ وحى [نامه‌]اى است از حكيمى ستوده‌[صفات‌]. وی بیان کرد که در پایان نخستین تمدن بشری، عقیده‌ی بشر دستخوش تحریف شد و شرک و کفر به آن راه یافت. از نشانه‌های رحمت خداوند بر بندگان آن بود که نوح علیه السلام را فرستاد. وی تشریح کرد که داستان نوح به صورت کامل در سوره‌ی نوح آمده است و آیات اول تا چهارم مضمون دعوت نوح را بیان می‌کند: "إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ أَنْ أَنذِرْ قَوْمَكَ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (1) قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ (2) أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ (3) يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۚ إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ ۖ لَوْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ (4)" [نوح 1-4]

ما نوح را به سوى قومش فرستاديم كه: قومت را، پيش از آنكه عذابى دردناك به آنان رسد، هشدار ده. [نوح‌] گفت: اى قوم من، من شما را هشدار دهنده‌اى آشكارم. كه خدا را بپرستيد و از او پروا داريد و مرا فرمان بريد. [تا] برخى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و [اجل‌] شما را تا وقتى معين به تأخير اندازد. اگر بدانيد، چون وقت مقرر خدا برسد، تأخير بر نخواهد داشت.

با نگاه به این آیات می‌بینیم که دعوت ایشان در موارد زیر خلاصه می‌شود: بندگی خدا، ترس از خدا، اطاعت از رسول خدا نوح علیه السلام و بخشایش گناهان و توفیق الله که در صورت پذیرش دعوت نصیب مؤمنان می‌شود.

صلابی خاطرنشان کرد صبر جمیل، اخلاص، شکر، دلایل عقلی و منطقی، تعبیر از وجدان بشری و قدرت رهبری مواهبی بود که خداوند به نوح علیه السلام داده بود و از زبان او می‌فرماید: 

"قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ" [هود: 28] 

گفت: اى قوم من، به من بگوييد، اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم، و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است، آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟ بینه به معنای حجت و دلیل و برهان است.  

 

وی افزود: دومین تمدن بشری با این آیه آغاز شد: "بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ" و [نوح‌] گفت: در آن سوار شويد. به نام خداست روان‌شدنش و لنگرانداختنش، بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است. با حمد و سپاس خدا ادامه یافت: "فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ" و چون تو با آنان كه همراه تواند بر كشتى نشستى بگو: ستايش خدايى را كه ما را از [چنگ‌] گروه ظالمان رهانيد. و با دعا تقویت شد: "وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا أَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ" و بگو: پروردگارا، مرا در جايى پربركت فرود آور [كه‌] تو نيكترين مهمان‌نوازانى

صلابی بر این باور است که عوامل نابودی نخستین تمدن بشری، سنت‌های خداوند در جهان هستی است و این سنت‌ها تا روز قیامت باقی خواهد ماند. 

وی هجده عامل را برای نابودی نخستین تمدن بشری بر می‌شمارد: 

1- کفر به خدا: قوم نوح دعوت توحید را رد کردند و به رسالت الهی کفر ورزیدند و با آن مبارزه کردند. خداوند این کارشان را کفر می‌نامد و می‌فرماید: "فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ" [هود 27] پس، سران قومش كه كافر بودند، گفتند: ما تو را جز بشرى مثل خود نمى‌بينيم، و جز [جماعتى از] فرومايگانِ ما، آن هم نسنجيده، نمى‌بينيم كسى تو را پيروى كرده باشد، و شما را بر ما امتيازى نيست، بلكه شما را دروغگو مى‌دانيم.

2- شرک به خدا: "وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا" [نوح 23] و گفتند: زنهار، خدايان خود را رها مكنيد، و نه «وَدّ» را واگذاريد و نه «سُواع» و نه «يَغُوث» و نه «يَعُوق» و نه «نَسْر» را.

3- ظلم: ظلم از مهم‌ترین عوامل سرنگونی تمدن‌ها و نابودی اقوام و امت‌ها بوده است: "...فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ" تا طوفان آنها را در حالى كه ستمكار بودند فرا گرفت. "...ولَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ" درباره كسانى كه ظلم كرده‌اند با من سخن مگوى، زيرا آنها غرق خواهند شد ."وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ" و گفته شد: مرگ بر قوم ستمكار.

 

4- تکذیب پیامبران: "وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ (42) وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ (43) وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ ۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ (44)" [حج]  

و اگر تو را تكذيب كنند، قطعاً پيش از آنان قوم نوح و عاد و ثمود [نيز] به تكذيب پرداختند. و [نيز] قوم ابراهيم و قوم لوط. و [همچنين‌] اهل مدين. و موسى تكذيب شد، پس كافران را مهلت دادم، سپس [گريبان‌] آنها را گرفتم. بنگر، عذاب من چگونه بود؟

   "قَوْمَ نُوحٍ لَّمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً"

و قوم نوح را آنگاه كه پيامبران [خدا] را تكذيب كردند غرقشان ساختيم، و آنان را براى [همه‌] مردم عبرتى گردانيديم 

5- آزار و اذیت نوح و سرانجام نفرین او به قومش: "كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ".

پيش از آنان، قوم نوح [نيز] به تكذيب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند: ديوانه‌اى است و [بسى‌] آزار كشيد.

6- درخواست عذاب: "قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ"

گفتند: اى نوح، واقعاً با ما جدال كردى و بسيار [هم‌] جدال كردى. پس اگر از راستگويانى آنچه را [از عذاب خدا] به ما وعده مى‌دهى براى ما بياورد.

7- جدال باطل: "مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ" جز آنهايى كه كفر ورزيدند [كسى‌] در آيات خدا ستيزه نمى‌كند، پس رفت و آمدشان در شهرها تو را دستخوش فريب نگرداند.

8- خوشگذرانی: "وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرِفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ"  و كسانى كه ستم كردند به دنبال ناز و نعمتى كه در آن بودند رفتند، و آنان بزهكار بودند.

9- طغیان و شرک و ناسپاسی: "وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا ۖ فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا ۖ وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ"و چه بسيار شهرها كه هلاكش كرديم، [زيرا] زندگى خوش، آنها را سرمست كرده بود. اين است سراهايشان كه پس از آنان -جز براى عدّه كمى- مورد سكونت قرار نگرفته، و ماييم كه وارث آنان بوديم.

10- خودبرتربینی: "وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا" و اصرار ورزيدند و هر چه بيشتر بر كبر خود افزودند.

11- مکر: "وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا" و به نيرنگى بس بزرگ دست زدند. غافل از آن که مکر سرانجام به شخص مکار باز می‌گردد: 

"وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ ۚ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ ۚ فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا"

 نيرنگ زشت جز [دامن‌] صاحبش را نگيرد. پس آيا جز سنّت [و سرنوشت شوم‌] پيشينيان را انتظار مى‌برند؟ و هرگز براى سنّت خدا دگرگونى نخواهى يافت.

 

12- گناه و خطا: "مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَنصَارًا" 

[تا] به سبب گناهانشان غرقه گشتند و [پس از مرگ‌] در آتشى درآورده شدند و براى خود، در برابر خدا يارانى نيافتند.

13- مشغول شدن به دنیا و فراموشی آخرت: "فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ (44) فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ" (45) 

پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند، درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم، تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند؛ ناگهان [گريبان‌] آنان را گرفتيم، و يكباره نوميد شدند. پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد، و ستايش براى خداوند، پروردگار جهانيان است.

14- جایگزینی اقوام و تمدن‌ها: "وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم" و اگر روى برتابيد [خدا] جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود.سنت خدا در جوامع بشری بر ایجاد و جایگزینی بوده است و قرآن کریم از جایگزینی تمدن سخن گفته است و در داستان قوم نوح مشاهده می‌شود. 

15- سنت خدا در اجل گروهی: "وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ" 

و براى هر امّتى اجلى است؛ پس چون اجلشان فرا رسد، نه [مى‌توانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پيش.

16- سنت نابودی: "وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ ۗ وَكَفَىٰ بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا"

و چه بسيار نسلها را كه ما پس از نوح به هلاكت رسانديم، و پروردگار تو به گناهان بندگانش بس آگاه و بيناست.

17- ضرر و زیان: "...وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ"و كسانى كه نشانه‌هاى خدا را انكار كردند، آنانند كه زيانكارانند.

18- غفلت از اسبابی چون کفر، ظلم، خوشگذرانی، ناسپاسی، شرک و... که باعث هلاکت و نابودی می‌شود. 

صلابی همچنین با ذکر عوامل رشد و تکامل تمدن بشری آن را در موارد زیر خلاصه می‌کند: 

1- عامل عقیدتی: یگانه‌پرستی: "لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ"

و به يقين نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس [به آنان‌] گفت: اى قوم من، خدا را بپرستيد. شما را جز او خدايى نيست.

2- عامل صعنتی و اقتصادی که در ساخت کشتی و اطاعت نوح از خدا در مراحل ساخت هویدا است. 

3- عامل محیطی: "وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ"

و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است به سود شما رام كرد؛ همه از اوست. قطعاً در اين [امر] براى مردمى كه مى‌انديشند نشانه‌هايى است.

4- عامل اجتماعی: پس از پیاده شدن نوح از کشتی بر تقوای خدا و حکم بر اساس شریعت الهی استوار بود: "...وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَىٰ وَعِيسَىٰ ۖ أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيه.." و آنچه را به تو وحى كرديم و آنچه را كه در باره آن به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش کردیم كه دين را برپا داريد و در آن تفرقه‌اندازى مكنيد.

5- عامل اخلاقی: جامعه‌ی نوین بر نیکی به پدر و مادر و مهربانی و اخلاق کریمه استوار بود و اخلاق بخشی از ایمان است. 

6- عامل سیاسی: جامعه منظم است و رهبری دارد که پیروانش از او فرمان می‌برند و زندگی نوین را با نظم و هماهنگی آغاز کرده‌اند. شریعت پیامبران بر دفع مفاسد و جلب منافع استوار است. 

عامل زیبایی در دعوت نوح: 

"قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ"

گفت: اى قوم من، به من بگوييد، اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم، و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است، آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟

 

صلابی تأکید کرد که دومین تمدن بشری توانست محبت و برادری در میان اهل ایمان را برقرار کند و صفات زیبایی چون مهربانی، هم‌دردی، گذشت، همکاری، هم‌گرایی، سفارش به خیر و نیکی، پاکیزگی جسمی و معنوی، عدالت و انصاف، پیشرفت علقی، منطقی، روحی، روانی و مادی را برای مردم به ارمغان آورد. 

وی دومین تمدن بشری را به خاطر برآورده کردن اهداف اساسی زندگی که شامل عبادت خدا، جانشنی در زمین و آبادانی آن است ستود: 

عبادت: "وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ" و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند.

جانشینی: "فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ" 

پس او را تكذيب كردند. آنگاه وى را با كسانى كه در كشتى همراه او بودند نجات داديم، و آنان را جانشين [تبهكاران‌] ساختيم، و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق كرديم. پس بنگر كه فرجام بيم‌داده‌شدگان چگونه بود. 

جانشینی در زمین برای بازسازی و از سرگیری زندگی در آن و پایه‌ریزی دومین تمدن بشری بود.

آبادانی: 

"...قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ"

و به سوى [قوم‌] ثمود، برادرشان صالح را [فرستاديم‌]. گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد. براى شما هيچ معبودى جز او نيست. او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد. پس، از او آمرزش بخواهيد، آنگاه به درگاه او توبه كنيد، كه پروردگارم نزديك [و] اجابت‌كننده است.

دکتر صلابی در پایان سخنرانی خاطرنشان کرد که تمدن‌ها از پیامبران آغاز شده‌اند و تمدن ربانی بشری با پیامبر اسلام پایان یافت. این تمدن همچنان تا روز قیامت برپا است و ادامه خواهد داشت: 

"وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا"

و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم، تا بر مردم گواه باشيد؛ و پيامبر بر شما گواه باشد. 

گفتنی است که نمایشگاه بین‌المللی کتاب عربی تا 14 مهر در منطقه‌ی ینی قاپی استامبول ادامه خواهد داشت و بیش از 200 ناشر از 15 کشور با شعار "کتاب ما را گرد هم می‌آورد" در آن شرکت کرده‌اند. 

منبع: اتحادیه


: برچسب ها



قبلی
" بدبختی بشریت و رهایی از آن"

جستجو در وب سایت

آخرین توییت ها

آخرین پست ها

شعب اتحادیه