دکتر يوسف قرضاوي رئيس اتحاديهي جهاني علماي مسلمان در راستاي حمايت از محمد مرسي رئيس جمهور منتخب و ابقاي قانون اساسي فتوايي صادر کرد و از ژنرال سيسي و متحدان او خواست به منظور حفاظت از قانون و دموکراسي در عملکردشان تجديد نظر کنند. متن فتوا به اين شرح است:
الحمد لله، والصلاة والسلام على سيدنا وإمامنا محمد رسول الله، وعلى سائر إخوانه من الأنبياء والمرسلين، وعلى آلهم وأصحابهم ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.
اين فتوا را براي تمام اقشار و گروههاي مردم مصر صادر ميکنم؛ تمام کساني که الله را پروردگار خود، اسلام را دين و آيين و قرآن را پيشوا و چراغ راه خود قرار دادهاند، به رسالت محمد(ص) ايمان دارند و شريعت اسلامي را با شموليت، تکامل، توازن و ميانهروي آن در حين بروز مشکلات و سرگرداني مردم، مرجع خود قرار ميدهند.
بديهي است که مردم بهتر و خالصتر از کتاب خدا و سنت رسول او چيزي نخواهند يافت. "ومن لم يجعل الله له نورا فما له من نور" کسي که خداوند نوري برايش قرار نداده باشد نوري نخواهد داشت.
اين فتوا که بسياري از علماي الازهر در مصر و علماي جهان عرب و اسلام و نيز علماي اتحاديهي جهاني علماي مسلمان که افتخار رياستش را
دارم با من اشتراک نظر دارند، به اين شرح است:
مردم مصر سي سال- اگر نگوييم شصت سال- از انتخاب رئيس جمهوري که زمام امورشان را آزادانه به او بسپارند محروم بودهاند؛ تا اين که خداوند متعال به آنان توفيق داد و براي نخستين بار توانستند با ارادهي خود رئيس جمهور انتخاب کنند و او هم کسي جز دکتر محمد مرسي نبود. مردم با او پيمان بستند و بر سمع و طاعت از او در سختي و آساني و در رضا و ناخرسندي با او عهد کردند. تمام احزاب و گروهها از شهروندان و نظاميان و مسئولان و عامه مردم زمام امورشان را به او سپردند و از جملهي آنان شخص ژنرال عبدالفتاح سيسي وزير دفاع و توليد نظامي در کابينه هشام قنديل بود. او نيز سوگند ياد کرده بود و در مقابل همگان بر سمع و طاعت از رئيس جمهور منتخب متعهد شده بود. يک سال را نيز بر اين سمع و طاعت سپري کرد تا اين که به ناگاه شاهد تغيير ديدگاه ايشان شديم و خود را از مقام وزير به بالاترين منصب رساند و در خود چنان قدرتي ديد که رئيس جمهور قانوني را کنار زند، پيمانش را با او بشکند و به نفع گروهي از شهروندان که به زعم او از اکثريت برخورداند موضع گيري کند.
ژنرال سيسي و تمام کساني که با او بودهاند هم به لحاظ قانوني و هم به لحاظ شرعي در اين اقدام به خطا رفتند؛ از ناحيهي قانوني رئيس منتخبي که به صورت دموکراتيک انتخاب شده بود، بدون بحث و جدل بايستي دوره زماني مشخص خود را که چهار سال است، سپري کند؛ مادامي که توانايي انجام مسئوليت را داشته باشد و علت و سببي مانع کار او نباشد. اگر اشتباهاتي داشته است خود به آنها اقرار کرده است و مردم و جريانهاي سياسي وظيفه دارند اشتباهاتش را تصحيح و با او از در خيرخواهي درآيند و صبر و شکيبايي پيشه کنند. با تمام اين شرايط او رئيس جمهور همهي مردم است. اين که گروهي از اطاعت رئيس جمهور سر باز زنند، به خود اجازه دهند که بر مردم حاکم شوند، رئيس جمهور و قانون اساسي را باطل و رئيس و قانون جديدي اختيار کنند، همهي اين اقدامات باطل و بيارزش است؛ زيرا آنان حکومتي بر پا کردهاند که مردم در ايجاد آن دخيل نبودهاند؛ بلکه عهد خدا و عهد مردم را شکستهاند و تمام دستاوردهاي آن انقلاب بزرگ و مردمي مصر را که چنين نظام دموکراتيکي را به وجود آورده بود، بر باد دادهاند؛ نظامي که مردم سالها رؤيايش را در سر ميپروراندند و دهها سال سپري شد تا اين که به بار نشست؛ بنابراين قانون اساسي و نظام دموکراتيک تمام اين اقدامات غيرقانوني را مردود ميداند.
از نظر شرعي نيز اين اقدام قابل قبول نيست؛ شريعت اسلامي که مردم مصر آن را به عنوان مرجع خود در دولت شهروندي و نه دولت تئوکراسي و دين سالاري پذيرفتهاند اطاعت از رئيس جمهور منتخب و قانوني و اجراي اوامر و رهنمودهاي او در تمام مسايل زندگي را بر همه کساني که به شريعت ايمان دارند و آن را به عنوان مرجع پذيرفتهاند واجب ميکند و آن هم دو شرط دارد:
شرط نخست: رئيس جمهور نبايد مردم را به معصيت ظاهري و آشکاري که براي مسلمانان محرز است دعوت کند در اين مورد احاديث زيادي وجود دارد که بخاري و مسلم و ساير ائمه از رسول خدا(ص) روايت کردهاند از جمله:
"اسمعوا وأطيعوا وإن استعمل عليكم عبد حبشي كأن رأسه زبيبة" گوش کنيد و فرمانبري کنيد حتي اگر بردهاي حبشي که بر سر زخم دارد، بر شما امير باشد[انس بن مالک].
"من رأى من أميره شيئا يكرهه، فليصبر، فإنه ليس أحد يفارق الجماعة شبرا، فيموت، إلا مات ميتة جاهلية" هر کس چيز ناخوشايندي از اميرش مشاهده کند بايد صبر کند چرا که هر کس يک وجب از جماعت فاصله گيرد و بميرد به مرگ جاهلي مرده است[ابن عباس].
"السمع والطاعة حق على المرء المسلم، فيما أحب وكره، مالم يؤمر بمعصية، فإذا أمر بمعصية، فلا سمع ولا طاعة" سمع و طاعت در رضا و ناخشنودي حق حاکم بر فرد مسلمان است تا زماني که حاکم به معصيت دستور ندهد پس هر گاه به معصيت امر کند سمع و طاعتي در کار نخواهد بود[ابن عمر].
"إنما الطاعة في المعروف" طاعت و فرمانبري تنها در کارهاي نيک است[علي بن ابي طالب].
و اين تأکيدي بر رهنمود قرآن در بيعت رسول خدا با زنان است: "ولا يعصينك في معروف" نبايد در هيچ کار نيک از تو نافرماني کنند. حتي در يک مورد هم ثابت نشده است که محمد مرسي رئيس جمهور مصر يکي از شهروندان را به معصيت ظاهري فرا خوانده باشد بلکه تظاهرات و تعاملي را که در ميدان تحرير شاهد بوديم از بزرگواريهاي محمد مرسي است.
شرط دوم: حاکم نبايد به مردم دستوري دهد که آنان را از دينشان خارج و به کفر آشکار داخل کند؛ يعني کفر صريحي که هيچ شک و شبههاي در آن نباشد. اين همان چيزي است که در حديث عباده بن ثابت آمده است که ميفرمايد: "بايعنا رسول الله على السمع والطاعة وعسرنا ويسرنا وأثرة علينا، وألا ننازع الأمر أهله" قال: "إلا أن تروا كفراً بواحاً عندكم فيه من الله برهان" ما بر سمع و طاعت در سختي و آساني با رسول خدا(ص) بيعت کرديم و اين که در حکومت با حاکماني که شايستگي دارند درگير نشويم؛ و ميفرمايد: مگر اين که کفر آشکاري مشاهده شود که نزد خداوند دليلي بر کفر بودنش وجود داشته باشد[متفق عليه]. از اينجا به طور حتم روشن ميشود که محمد مرسي رئيس جمهور قانوني کشور هيچ گاه به معصيت امر نکرده است و دچار کفر آشکار نيز نشده است بلکه او فردي باتقوا و متدين و مشتاق اطاعت از اوامر الهي بود.
بنابراين واجب است که او همچنان رئيس جمهور قانوني کشور باشد و هيچ کس از طرف مردم وکالت ندارد که او را برکنار کند. اين ادعاي ژنرال سيسي که به خاطر مصلحت مردم و جلوگيري از تقسيم شدن مردم به دو گروه چنين کاري را کرده است هيچ توجيهي ندارد و او نميتواند بر ضد يک گروه با گروه ديگر تباني کند. کساني که ژنرال سيسي به آنان متوسل شده است نماينده مردم مصر نيستند بلکه بخش ناچيزي از مردم هستند؛ امام احمد طيب رئيس هيأت کبار علما - که من نيز جزو آنان هستم- در اين مسأله با ما مشورت نکرده است و ما او را نماينده خود تعيين نکردهايم که به نام ما سخن بگويد. او در تأييد مخالفت با رئيس جمهور قانوني کشور به خطا رفته است و اين مخالف اجماع امت است. او در موضع خود به قرآن يا حديث استناد نکرده است بلکه تمام قرآن و حديث با رئيس جمهور محمد مرسي است. دکتر احمد طيب با علماي امت اسلامي که علم خود را به هيچ مخلوقي نميفروشند مخالفت کرده است. او ميگويد: به خاطر پذيرش امري که زيانش کمتر است چنين کرده است! چه کسي ميگويد که برکناري رئيس جمهور قانوني و مخالفت با قانون اساسي که دو سوم مردم به آن رأي دادهاند و سوق دادن کشور به بحراني که جز خدا عاقبتش را نميداند زيان کمتري است؟ اين همان زيان بزرگتري است که کتاب و سنت و اقوال علماي امت ما را از آن برحذر داشتهاند.
کاش دکتر طيب با مرسي نيز تعامل ميکرد همان گونه که پيش از آن با حسني مبارک تعامل داشت! اين دوگانگي رفتار براي چيست؟ اين کار جايگاه ازهر را که همواره در کنار مردم بوده است نه حاکم خودکامه، خدشتهدار ميکند.
از طرفي هيچ يک از قبطيان نيز، پاپ تواضروس را وکيل خود قرار ندادهاند تا از جانب آنان سخن بگويد، برخي از همين قبطيها با حزب آزادي و عدالت و ديگر احزاب اسلامي تشريک مساعي داشتهاند. برادعي نيز نماينده حزب نجات ملي نيست و تنها گروه معدودي با او هستند؛ جريانهاي مخالف مدعي نيستند که او نمايندهشان است. اما کساني که به نام حزب نور هستند تنها گروه اندک و شناخته شدهاي از افراد هستند و تمام سلفيها و جماعتهاي اسلامي و احزاب ملي آزاد و افراد آزاديخواه در مقابل چنين رويکردي که ميرود کشور و حقوق مردم را به طور اسفباري نابود کند قرار دارند.
من از روي محبت و اخلاص از ژنرال سيسي و تمام احزاب و جريانهاي سياسي مصر و علماي جهان و تمام جويندگان آزادي و کرامت و عدالت ميخواهم که بيايند براي ياري حق و بازگرداندن محمد مرسي به جايگاه قانوني خود و ادامه خيرخواهي براي او يد واحدي باشند؛ بياييد براي پياده کردن طرحهاي مفيد و کارساز و برنامههاي عملي که متضمن آزادي و دموکراسي ماست تلاش کنيم. بدانيد که ما اين دستاوردها را با نثار خون، به دست آوردهايم و نبايد در حفاظت از آن کوتاهي کنيم. حسني مبارک سي سال کشور را به فساد کشيد، مردم را خوار و زبون و دارايي کشور را به يغما برد؛ سرمايه مملکت را به خارج تارج کرد و اراذل و اوباش را براي حمايت از خود به کار گرفت و ديگر انواع فساد و خودکامگي را که مردم از او به خاطر دارند مرتکب شد تا اين که کشوري خراب و ويران را براي متوليان پس از خود باقي گذاشت. با اين وجود ارتش او را برکنار نکرد بلکه به او اجازه داد تا خود حکومت را به ارتش محول کند. ما که سي سال بر مبارک صبر کردهايم چرا يک سال محمد مرسي را تحمل نميکنيم؟ مشکل در نظام دموکراتيک نيست بلکه مشکل در کساني است که آن را اجرا ميکنند و اصلاح نظام يعني اين که به دموکراسي عمل کنيم نه آن را از پايبست ويران کنيم.
بر مصر حرام است که اين گونه عمل کند و نسبت به قانون و رئيس جمهور منتخب و شريعت خداوند کوتاهي کند؛ اين کار جز خشم و مجازات
خداوند سرانجام ديگري ندارد: "ولاتحسبن الله غافلا عما يعمل الظالمون" گمان مبر که خداوند از اعمال ظالمان بيخبر است.
من از صميم قلب تمام مردم مصر را خطاب قرار ميدهم مردمي که دوستشان دارم و خود را جان نثارشان ميدانم و هيچ مزد و پاداشي نيز از آنان نميخواهم و تنها خاطر خدا را در نظر قرار ميدهم؛ من از مردم ساکن خشکي و ساحل، شهرها و آباديها، صحرانشينان و حومه شهرها، از مردان و زنان، پيران و جوانان، فقرا و ثروتمندان، کارمندان و کارگران، مسلمانان و مسيحيان، ليبرالها و اسلامگراها ميخواهم براي حفاظت از دستاوردهاي انقلاب، صيانت از آزادي و دموکراسي و رهايي از هر نوع خودکامگي همه در صف واحدي قرار گيرند و در اين مهم به هيچ روي جانب حاکم مستبد اعم از نظامي يا غيرنظامي را نگيرند. اين آفتي است که برخي امتها به آن گرفتار آمدهاند در نيتجه آزادي شان را از دست دادهاند و پس از سالها مبارزه توانستهاند آن را به جامعه بازگردانند.
پروردگارا مصر و مردم غيور اين کشور را در پناه خود محفوظ دار و ما را به خاطر عملکرد بيخردان هلاک مگردان. آمين.
يوسف قرضاوي
رئيس اتحاديهي جهاني علماي مسلمان