اصلاح و اولویتهای آن
پرسش: اولویتهای دعوتگران و مصلحان کدام است؟
شیخ محمد حسن الددو پاسخ میدهد:
مصلح و دعوتگر باید از خود آغاز کند و نفسش را اصلاح کند؛ پس از آن نفعش را به دیگران برساند. اصلاح نفس راز نجات است و هر کس نفس خود را با صداقت و اخلاص و پذیرش احکام و اوامر و نواهی خداوند تربیت نکند در دیگران تأثیری نخواهد گذاشت. این سرآغاز اصلاح است به این معنی که انسان نخست باید خود را اصلاح کند و در راستای آن بکوشد. آغاز دعوت هم این گونه است؛ به همین خاطر قرآن از زبان خطیب الانبیاء شعیب نبی میفرماید: "وما أريد أن أخالفكم إلى مآ أنهاكم عنه إن أريد إلا الإصلاح ما استطعت وما توفيقي إلا بالله عليه توكلت وإليه أنيب"
من نمىخواهم در آنچه شما را از آن باز مىدارم با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم]. من قصدى جز اصلاح [جامعه] تا آنجا كه بتوانم، ندارم، و توفيق من جز به [يارى] خدا نيست. بر او توكّل كردهام و به سوى او بازمىگردم.
ابو الأسود دولی میگوید:
يا أيها الرجل المعلم غيره هلا لنفسك كان ذا التعليم
نصف الدواء لذي السقام وذي الضنا كيما يصح به وأنت سقيم
ابدأ بنفسك فانهها عن غيها فإذا انتهت عنه فأنت حكيم
فهناك تعذر إن وعظت ويقتدى بالقول منك ويقبل التعليم
لا تنه عن خلق وتأتيَ مثله عار عليك إذا فعلت عظيم
ای کسی که به دیگران آموزش میدهی بدان که این آموزش برای خودت شایسته است.
برای بیماران و دردمندان دوا تجویز میکنی تا بهبود یابند در حالی که خود بیمار هستی!
از خود آغاز کن و نفست را از غفلت برهان که اگر نفست بیدار شد بدان که پزشک ماهری هستی.
در آن صورت است که وقتی مردم را پند دهی میپذیرند و از سخنت پیروی میکنند و به آموزههایت گردن مینهند. مردم را از کاری باز میداری و خود مرتکب آن میشوی؛ ننگ است بر تو اگر چنین کنی و این گناهی بزرگ است.
پس از آن باید ببیند کدام قسمت از دین به دست او سامان مییابد از آنجا آغاز کند؛ خدای متعال دین را متفاوت قرار داده است و احکام را ربتهبندی کرده است. از فرایض آغاز کرده است تا به سنتها و مباحات رسیده است. منهیات را نیز این گونه ربتهبندی کرده است؛ از کبیره و فاحشه آغاز و به گناهان کوچک رسیده است. به همین خاطر در حدیث قدسی آمده است: "وما تقرب إلي عبدي بشيء أحب إلي من ما افترضته عليه" فرائض محبوبترین چیزی است که بندهام خود را با آن به من نزدیک میکند.
اگر مخاطبان و مدعوان در انجام ارکان مهم دین ماندهاند، عاقلانه نیست آنان را با مسائل پایینتر و کماهمیتتر سرگرم کنیم کسی که اشکالات اساسی دارد نباید به اشکالات کوچک او پرداخت بلکه باید از ارکان و مسائل مهم آغاز کرد که این شرط اصلاح است سپس به اندازهی توان به درجات کمال پرداخته شود.
اولویتهای دعوت نیز با اختلاف شرایط و زمینههای زندگی هر کس تفاوت پیدا میکند؛ مردم در وضعیتهای گوناگونی زندگی میکنند و باید این وضعیتها مد نظر قرار گیرد؛ وضعیت علمی، فرهنگی، تربیتی، عبادی، عملی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و عواملی چون تولید، مهارت، تجربه، و... همهی اینها اولویتهایی دارند که باید مراعات شوند. انسان نباید به اصلاح یک بخش توجه کند و باقی را فرو گذارد. یک مؤسسه نباید به صورت یکجانبه عمل کند و از سایر جوانب غافل باشد.
یک ساختمان را در نظر بگیرید هیچ وقت از یک سمت کامل نمیشود و به پایان نمیرسد در حالی که دیگر سمتها هنوز در مرحلهی حفر و ساخت و ساز ماندهاند. مهم آن است که سمتهای گوناگون آن پا به پای هم به پیش بروند و این در کار معماری امری شناخته شده است. ساختن ملتها، جوامع و کشورها مانند ساختن ساختمان است و به همین شرایط نیازمند است.