زندگینامهی محمد بن ادریس سنوسی پادشاه لیبی
دکتر علی محمد صلابی
برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ایران
محمد بن ادریس سنوسی در سال 1269 شمسی در شهر جغبوب در منطقهی زاویه در لیبی به دنیا آمد. تولد او شادمانی پیروان حرکت سنوسی به ویژه ساکنان جغبوب را به همراه داشت. در آن روز مکتبخانهی جغبوب و فعالیتهای کانونهای قرآنی تعطیل شد؛ شتران سر بریدند و سفرهها گستردند و به شکرانهی این قدوم نوزاد صدقهها دادند. شیخ محمد بن ادریس سنوسی قدرت حافظهی بالایی داشت و خیلی زود مطالب به خاطر میسپرد؛ با دلایل قوی صحبت میکرد. به فقراء و بینوایان توجه خاصی داشت و نسبت به پیروان و خادمان خود بسیار مهربان بود و با فروتنی از بیماران عیادت میکرد. به آسانی از خطای مردم میگذشت مگر آنچه باعث خشم خدا و رسول شده باشد. او به اسب علاقمند بود و با انواع اسحله سر و کار داشت و مشتاق جمعآوری کتاب بود.
1- خاستگاه ملک محمد بن ادریس سنوسی
محمد ادریس تحت سرپرستی پدر و مادرش بزرگ شد و پس از وفات مادر جد مادری حضانتش را بر عهده گرفت. پدرش به تربیت صحیح او علاقهی فراوانی داشت؛ در سن هفت سالگی قرآن را حفظ کرد و نزد مجموعهای از بهترین علماء از جمله علامه عربی فاسی، احمد ابو یوسف، عربی غماری، حسین سنوسی، احمد ریفی و احمد شریف سنوسی کسب فیض کرد و خرمن دانش اندوخت.
در علم قرائت و علوم الحدیث دست بالایی داشت و کتابهای بخاری، مسلم، مسند ابو داود، ترمذی، نسائی، ابن ماجه، موطای ابن مالک، مسند ابو حنیفه، مسند امام احمد، الأم شافعی و دیگر کتابهای فقه و حدیث و تفسیر و لغت و نیز علوم تاریخ و تقویم را به خوبی فرا گرفت و موفق شد چندین اجازهی علمی دریافت کند.
وقتی به سنین بالاتر رسید به مجلس علماء و ادباء راه یافت؛ علماء را بسیار دوست داشت و به آنان احترام میگذاشت و مقام علمی آنان را ارج مینهاد. بهترین علوم نزد وی حدیث، تاریخ، ادبیات و سیاست بود.
در هر موضوعی با دلیل و پس از بررسی دقیق صحبت میکرد؛ دلایل او قوی و قاطع بود گاهی به کتاب خدا و گاهی به حدیث شریف و در مواردی نیز به اقوال سلف صالح و ائمهی مسلمین استناد میکرد.
شیخ ادریس در سال 1291 شمسی برای انجام فریضهی حج به حجاز سفر کرد و این سفر برای او سرشار از درس و عبرت بود و در افکار او تأثیر بسزایی داشت. با حکومت مصر و شخص شریف حسین رهبر انقلاب بزرگ عربی و نیز فرماندهان انگلیسی در مصر ارتباط برقرار کرد. در مسائل سیاسی بینالمللی و ماهیت درگیری میان ترکها و انگلیسیها به اطلاعات مهمی دست یافت و از راهیافت آن برنامهای تدوین کرد تا در راستای خدمت به کشور و ملت خود از آن استفاده کند.
2- توجه به دین و دانش و مفاهیم اخلاقی
ملک محمد بر این باور بود که زندگی سعادتمند تنها بر اساس دین و دانش و اخلاق استوار است. او میگوید: "هر کس غیر از اخلاق اسلامی اختیار کند از نگاه ما تربیتش فاسد و در حوزهی اخلاق مردود استغ توان آزاد اندیشی ندارد و عقل و اعتقادش آشفته است و کورکورانه تقلید میکند".
همچنین میگوید: "اگر مسلمانان بخواهند فساد موجود در میان خود را اصلاح کنند باید به روح اسلام بازگردند؛ زیرا اسلام بیش از همه با پیشرفت امتها و سعادت و رستگاری انسانها سازگار است. تاریکیهای زندگی جز با نور علم روشن نخواهد شد. اسلام برای دوستداران صلح و آشتی، دین انسانیت و سازش و نوعدوستی است".
ملک ادریس یار و یاور دین و دانش و اخلاق بود به همین خاطر از زمان آزادی کشورش لیبی از استعمار ایتالیا مردم را به فراگیری علم و دانش و ساخت مدارس و توجه به کودکان تشویق میکرد. وقتی حکومت لیبی را در دست گرفت مسؤولان را به لزوم آموزش فراگیر دعوت کرد؛ وزارت معارف را گسترش داد و کاخ منار را در این راه هزینه کرد و هستهی اولیهی دانشگاه لیبی را تشکیل داد.
در سال 1333 خورشیدی به حکام ولایتهای سهگانهی لیبی برقه، طرابلس و فزان دستور داد ساز و کارهای لازم برای تدریس علوم دینی به دانش آموزان در مدارس را فراهم کنند و علوم دینی را به عنوان مادهی اولیه و ضروری مدرسه قرار دهند. نمازهای پنجگانه را بر دانش آموزان مدارس سراسر کشور الزامی کرد تا از آنان نسل اسلامی توانمندی بسازد. او مرکز سید محمد علی سنوسی را گسترش داد و آن را از نظر آموزش و نظم و استعداد به دانشگاهی نمونه تبدیل کرد. مردم را به ادای نمازهای پنجگانه تشویق میکرد و از گناه و معصیت بر حذر میداشت. او نخست وزیر و رئیس دیوان و مسؤولان ولایتها را فرا میخواند و آنان را به نسبت به سستی در ادای نمازها برحذر میداشت و مسؤولیت خطیر آنان در برابر خدا سپس حاکم را به آنان یادآور میشد. غالب رهنمودهای او از احادیث شریف پیامبر وام میگرفت و هشدارهایش شدید بود. وی بر این باور بود که اساس پیروزی ملتها در سه چیز است: پایبندی کامل به دین، اخلاق نیک و وحدت کامل. به همین خاطر میگفت: "به برادران عرب خود سفارش میکنم که کاملا به دین پایبند باشند و اخلاق نیک و وحدت کامل را مد نظر قرار دهند. ملتی که این سه ویژگی را داشته باشد هیچ وقت شکست نخواهد خورد". همچنین میگفت: "وحدت عربی ضروری است و تعصبت به عربیت منطقی و معقول است به شرط این که با برادری اسلامی در تضاد نباشد و حقوق دیگران را تباه نکند".
توجه به دین و اخلاق در نزد ملک ادریس از عقیدهی اسلامی و فهم او نسبت به کتاب خدا و سنت رسول خدا سرچشمه میگرفت. او بر این باور بود که تمدن صحیح اسلامی آن است که بر اساس دین و دانش و اخلاق شکل گرفته باشد و حرکت سنوسی با این عناصر تأسیس شد. وقتی نویسندهی دانمارکی در تبعیدگاهش با او مصاحبه کرد و از موضع او نسبت به اشغال لیبی توسط ایتالیا پرسید در پاسخ تأکید کرد که نگاه معنوی او به زندگی بسیار مهمتر از نگاه مادی است و در این زمینه گفت: "تمدنی که ایتالیاییها میخواهند به کشور ما وارد کنند ما را بردهی شرایط قرار میدهد؛ به همین خاطر بر ما واجب است با آنها مبارزه کنیم. این تمدن به لایهی بیرونی زندگی مانند پیشرفت مادی و فنی بسیار اهمیت میدهد و جلوههای ظاهری قدرت را معیاری برای ارزشگذاری فرد یا امت میداند. در حالی که از رشد و توسعهی داخلی انسان غافل است. در این زمینه میتوانم یک چیز بگویم و آن این که هر جا که دعوت سنوسی حاکم باشد صلح و صفا و رضامندی از هر طرف به چشم میخورد".
ما میتوانیم بگوییم: ملک محمد پادشاه لیبی با این رویکرد ایمانی و اخلاقی در یکی از مراحل بسیار سخت و پیچیدهی لیبی بر این کشور حکومت کرد. او برای خود قاعدهی ملی، عربی و اسلامی گستردهای وضع کرده بوده که ساخت امت و پاسداری از ارزشها و میراث آن را در اولویت نخست قرار میداد. در مبارزات مردم لیبی برای استقلال و آزادی از استعمار و استبداد و رهایی از ستم و عقبماندگی نقش بسزایی داشت. او بعدها به الگویی برای سازندگی و یکپارچگی میهنش لیبی تبدیل شد و تمام تلاش خود را برای بالا بردن ارزش و کرامت امت و رسیدن به وحدت و استقلال به کار گرفت.
منابع:
5. علي محمد صلابی، الثمار الزكية للحركة السنوسية، دار الروضة، استانبول، 1396.
6. مجلهی الإنقاذ، شمارهی (39)، ديسمبر 1370 ش، ص66.
7. محمد طيب الأشهب، إدريس السنوسی، انتشارات دار العهد الجديد، قاهره، ص 240 – 243.
8. محمد فؤاد شكری، السنوسية دين ودولة، دار الفكر، بيروت، چاپ نخست 1327.