جستجو برای

التفاصيل

میان آرزوهای ربانی و خارهای زمینی

میان آرزوهای ربانی و خارهای زمینی

دکتر صلاح سلطان

برگردان: دفتر نمایندگی اتحادیه جهانی علمای مسلمان، شعبه ایران

آدمی به خاطر آرزوهای ربانی و به خاطر شدت محبت و طلب هدایت، گریان می شود و اما خارهای زمینی، او را به خاطر فزونی گرفتن درد و دلها، خونبار می کنند.
آرزوهای ربانی، خواب آدمی را به چرتکی، و غذای او را به قوت مختصری، و سخن او را به یاد خدا، و نگاهش را به عبرت تبدیل می سازند. و خارهای زمین، خواب را به كابوس، و سخن را به شکایت و سکوت را به نگرانی و اندوه تغییر می دهند.
آرزوهای ربانی، شب انسان را به بندگی و تضرع و خواهش، و خارهای زمینی، شب را به بیخوابی تبدیل می سازند. 
آرزوهای ربانی، دستها را برای بخشیدن حرکت می دهند و خارهای زمینی، آنها را در قبال گرفتن و بخشیدن، بسته نگه می دارند. آرزوهای ربانی، فاصله ها را به لذت و خوشی و شادکامی می گذرانند و خارها، حرکت به سوی عقب و فرار را تجربه می کنند. آرزوها، نبی اکرم(صلی الله علیه و سلم) را برای پیشواز مرگ و گوارا نوشیدن سختیهای آن، خندان می سازند؛ زیرا مرگ را پل عبوری به سوی رفیق اعلی می  داند و خارها فرعون را به سوی پرتگاه سقوط می کشانند. آرزوها بلال را به فریادی در دم مرگ تشویق می کنند که چنین ندا سر دهد: «عجلونی، عجلونی، غدا القی الاحبة، محمدا و صحبه». هر چه زودتر مرا بکشید، هر چه زودتر مرا بکشید، زیرا فردا با محمد و یارانش دیدار خواهم داشت.
اما خارها به صاحب خود القا می کنند که نالان بگوید: «أخرونی، اخرونی.. لا تعجلوا بی الی ابی جهل و حزبه». دست نگه دارید، دست نگه دارید، برای رفتن به نزد ابوجهل و یارانش، زود است.
آرزوها، حنظله، غسیل الملائکه را وادار می سازند که خود را در شب عروسی از همسر دلبندش، دور نگه دارد و برای رضای پروردگارش به جهاد برود. اما خارها عبدالله ابن سلول را از حرکت به سمت عزت و بزرگی مانع می شوند و به قهقرا می کشانند.
آرزوها زید بن دثنه را آنگاه که دشمنش به او خیانت کرده و خنجری در بدنش فرو می کند، وادار به شادی می کند و می گوید: «رستگار شدم به پروردگار کعبه سوگند». اما خارها ابولهب را در جنگ بدر به خاطر ترس از کشته شدن به دست فارس، فراری می دهند. اما بالاخره در مکه به دست یکی از زنان قومش کشته می شود.
آرزوها، روح عاشقان را در آغوش می گیرند و خارها زندگانی دشمنان را به اختلاف و جدایی می کشانند.
آرزوها به سمت بلند مرتبگی حرکت می دهند و خارها هر گرانبها و ارزشمندی را می سوزانند.
چقدر مشتاق دیدار خدایم هستم و چقدر در راه و مسیرم با موانع و خارها روبرو می شوم. چقدر مشتاق هم صحبتی با پیامبرم هستم و چقدر درد گناهان زیاد است. اما در دنیا آرزوها و اشتیاقات، خالی از خارها نیستند: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ" (البلد:4).
ترجمه: « یقیناً ما انسان را در رنج آفریدیم».
اما آرزوها در بهشت هیچ مانعی ندارند: «أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ * فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ». (آل عمران:169- 170). ترجمه: « و هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند؛ مرده مپندار، بلکه زنده اند، نزد پروردگارشان روزی داده می شوند. ﴿169﴾ به آنچه خداوند از فضل و کرم خود به ایشان داده است، شادمانند».
پس خوش به حال آنان که آخرت را بر دنیا ترجیح می دهند. و چه بد است حال آنان که خارهای دنیوی و اخروی روزگارشان را سیه نموده است: 
«خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ» (الحج:11).
ترجمه: « در دنیا و آخرت زیان کرده است، این همان زیان آشکار است».
چه خوشبخت است کسی که آرزوهایش او را به سوی کمالات سوق می دهند و چه بدحال است کسی که خارهایش از جنس گناهانش باشد.
ای برادران! همراه من سروده زیر را که در مورد عاشقان خداست، تکرار نمایید: 
تو آنگاه که با منی، آرزوهایم اوج می گیرند و آرامش در وقفه و سکون من سرازیر می گردد.
پیش به سوی همراهی همیشگی با خداوند که آرزوها در آن متعالی می گردد.
در همراهی با شیطان، معیت و همدلی استوار نیست، زیرا  خارها منجر به شکستن و در هم کوبیدن ما می گردند!
چقدر لذت بخش است لحظاتی که به مناجات خدایم می پردازم و همراه دوستانم در پی رضایت پروردگارم به گشت و گذاری می روم.


: برچسب ها



بعد
زندگی‌نامه‌ی محمد بن ادریس سنوسی پادشاه لیبی
قبلی
حج راستين

جستجو در وب سایت

آخرین توییت ها

آخرین پست ها

شعب اتحادیه